[ خانه :: مدیریت وبلاگ :: پست الکترونیک :: شناسنامه ]
یکشنبه 84/12/21 ::  ساعت 9:25 عصر
دوستی من و تو یک افسانه است قصه قطره و دریا!
رمانی زیبا و قشنگ که در کلیشه های زمان گم شده و رویای یک عشق محال که در سینه حبس شده!
افسانه یک راز که من و تو آن را ساختیم با یک آغاز ساده.......
آغازی به سادگی یک سلام بی انتها...... و سلامی بدون خدا حافظی!
هر گز از یادم نمی رود آن زمان که از دل گرفته ابرهای درونم .....
قطره ای شدم و با قلب پاره رویاییم در عمق دریای احساس و آرام وجودت.......
چون صدف عشق و دوستی متولد شدم و تو در میان موج حیرت......
امین قلب شکسته ام شدی و سیل غم از سینه ام بیرون راندی تا همیشگی و مهربانم شوی!
و چه صادقانه بود اولین سلام قطره و دریا!
که هنوز هم به دوست داشتن عشق می ورزند و پایانی برای این رویا نساخته اند!
رویایی یک حقیقت تلخ........
حقیقت دوست داشتن و باور جدا شدن!
می دانم که خوب میدانی و دم بر نمی آوری از دورنگیهای زمانه......
شاید هنوز هم در انتظاری؟
در انتظار تکرار آن افسانه قشنگ!
شاید مهر سکوت را با ارزش تر از کلمات گنگ می دانی.......
گاه مجبور به ایفای نقشی مبهم می شوی و گاه در میان قطره ها خود را از یاد می بری!
و همه آن حقایق را در شفافیت دیدگان با محبتت پنهان می کنی تا بگویی هنوز هم پایبند آن سلام بی پایانی!
تو دریایی و من قطره!
تو دریای آبی سخاوتی و من قطره ای محال اندیش.....
تو کجا ؟ و من کجا؟
اما.......
هنوز هم می خواهم قطره ای متفاوت در میان دریا باشم تا باور کنی
همیشه
دوستت دارم
همیشه
به یادت خواهم ماند!
¤نویسنده: رضا ونستا نی
! لیست کل یادداشت های این وبلاگ
vدرباره من
vلوگوی وبلاگ
vلینک دوستان من
vمطالب قبلی
vوضعیت من در یاهو
vاشتراک در خبرنامه